۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

خبرنامه قيام ايران 31 شهريور 22 سپتامبر-2


اول مهر - اصفهان
يك هموطن اطلاع داد كه روز اول مهر در مقابل مدارس يك ماشين انتظامي يا بسيج مستقر خواهد شد . مشخصا دبيرستان هراتي در كمال اصفهاني ، دبيرستان سارميه در خيابان نشاط و دبيرستان ناصرخسرو در خيابان خواجو از اين دسته هستند .

سه شنبه شب 31 شهريور در مقابل دانشگاه صنعتي كه در جاده تهران قرار دارد 4 ماشين انتظامي مستقر ميباشند و حداقل 5 موتوري لباس شخصي در حال گشت ميباشند .

اول مهر - يزد
دانشجويان دانشگاه آزاد روز اول مهر قصد دارند رييس دانشگاه را هو كنند .

استفاده از نمازجمعه براي ادامه قيام
دانشجويان يكي از دانشگاهها قصد دارند به منظور ادامه اعتراضات خود جمعه ها نيز در نماز جمعه شركت نموده و از اين تجمع حداكثر استفاده را بنمايند .

اعتراضات معلمان در پيش است
يك معلم از نيشابور خبر داده است كه : ما به مدرسه مي رويم اما به كلاس نخواهيم رفت و آرزوي همكاري و پشتيباني توسط سايرين را داريم .

قيام 27 شهريور به روايت شاهدان
تهران
در خيابان 16 آذر و كارگر گاز اشك آور و اسپري فلفل خيلي زده بودند. دسته هاي موتور سوار و لباس شخصي هم با دوربين از نفرات تظاهركننده عكس وفيلم مي گرفتند تا بعدا با شناسايي آنها بتوانند نفرات فعال را دستگير نمايند..

مشهد
هموطني خود شاهد بوده كه سه دانشجو را در جريان تظاهرات ضد حكومتي روزقدس, مشهد دستگير كرده اند.

سنندج
مردم در جريان شلوغي هاي شهر اسلحه هاي چند مامور را گرفته اند.

مضحكه رژيم به واسطه قيام 27 شهريور
شب گذشته 30 شهريور تلويزيون رژيم فيلمي از قيام بزرگ مردم در 27 شهريور را كه خودش صدا گذاري كرده بود پخش كرد و اسباب مضحكه هر چه بيشتر خود را توسط مردم ايران فراهم كرد .

اخباري از يك دختر جوان هموطن درتهران
در بهشت زهرا و چهلم ندا و اساسا در تظاهرات ها, نيروي انتظامي زياد به پروپاي مردم نمي پيچيدند, بلكه بسيجي ها و سپاه بودند كه به مردم وحشيانه حمله مي كردند و مي زدند. خودم هم با زنجير از بسيجيان كتك خوردم ولي چند جوان ريختند سر بسيجي ها و كتك شان زدند و مرا نجات دادند .
- يك دختر جوان دانشجوي دانشگاه آزاد كه دوستم بود در تظاهرات سي تيردستگير و به كهريزك منتقل شد از وقتي برگشته دچارافسردگي شده و طي دو هفته 20 كيلو وزن كم كرده است. او به احتمال زياد مورد شكنجه هاي جنسي واقع شده است و در حال حاضر خانواده اش در پي مداواي او با روانپزشك هستند .

يك خاطره از قيام خرداد در اصفهان
يك نوجوان 16 ساله كه درجريان قيام خرداد از ترس كتك خوردن و دستگيري در زير سي و سه پل مخفي شده بود وقتي با تهديد مزدوران از مخفيگاه خارج شده و كتك ميخورد پس از مدت كوتاهي تمام ترس اش از مزدوران ميريزد و خطاب به مزدوري كه مراقب فرار نكردن او بوده ميگويد تا موقعي كه مرا نزده بودي ازت ميترسيدم ولي ديگه نميترسم و همه تان برويد گم شويد ديگر از كتك تان هم نميترسم و نميتوانيد با ما كاري بكنيد و پا به فرار گذاشته و خود را از چنگ مزدوران نجات ميدهد . اين نوجوان ميگويد كه مزدوراني كه در آن روزها مردم را ميزدند خارجي بودند و زبانشان نه فارسي بود نه عربي به زباني حرف ميزدند كه ما نميفهميديم .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.