۱۳۸۸ آذر ۱۴, شنبه

ترجيع بند «مقابله با جنگ نرم» , هذيان گويي هاي وحشتزده يك رژيم محتضر!

اعلام  انواع و اقسام اقدامات پيشگيرانه تحت عنوان «مقابله با جنگ نرم», و  همزمان ابداع روزانه روش هاي محدود كننده عجيب و غريب و گاه خنده دار, چيزي جز هذيان گويي هاي يك رژيم محتضر و رو به موت را در ذهن تداعي نمي كند.

جوشش خشم مردمي كه سي سال  رنج زيستن در زير حاكميتي ستمگر و ضد انساني را تحمل كرده و اينك همچون آتش زير خاكستر سر باز كرده, آنچنان  بنيان كن و سهمگين بر سرو روي نظام ولي فقيه مي كوبد,  كه براي رژيم  بحران زده ولي فقيه جز اتخاذ چنين روش ها و رجز خواني هاي پهلوان پنبه اي, راه چاره اي باقي نگذاشته است.

اگر  سلسله بگير و ببند ها و احضار و بازداشت ها و صدور احكام و محدوديت هاي غير قانوني در دانشگاهها را فاكتور بگيريم, برخي نمونه هاي ديگر هم شايد چندان براي رژيم پا به گور عجيب وجديد نباشد, في المثل يك روز خبر مي رسد در استانداري ها پيشنهاد بازنشستگي پيش از موعد فعالان سياسي را داده اند, يك روز همه صحبت از ارسال پيامكهاي راندوم روي تلفن هاي همراه و تهديد هاي انچناني در صورت شركت در قيام 16 آذر,  مي كنند.روز بعد  مي گويند تلفن هاي اسكايپ را قطع كرده اند و تاريخ آن هم از فرداي 13 آبان بوده است!,  قطعي و كندي اينترنت و  بلوكه كردن وبلاگها و سايت ها و بستن روزنامه هاي حتي درون نظام مثل سرمايه و.... هم كه ديگر كهنه شده و سياق ثابت اين نظام است.

از اراجيف مقامات ريز و درشت رژيم در زمينه گسترش بسيج در همه نهادها و اقشار و سنين از بسيج نونهالان و نوجوانان, بسيج مدارس,  بسيج اقليتهاي مذهبي و بسيج ميليوني در تهران كه تقريبا فقط شيرخوارگان را مستثني كرده است! را نيز فعلا در مي گذريم كه خود شايان بررسي جداگانه است.

اما اين روزها تكرار ترجيع بند مقابله با « جنگ نرم» و « تهاجم فرهنگي» وروش هاي ابداعي در اين زمينه,  جداً بديع و تاريخي است.  تنها نگاهي به عناوين آنها , بيانگر عمق وحشت يك رژيم پوسيده و رو به زوال از سرنگوني در تقدير است و اين ضرب المثل سوت زدن آدم ترسيده در تاريكي را تداعي مي كند.

               خبرگزاري حكومتي « ايلنا» با اشاره به «.... حضور دائمي روحانيون در مدارس ، حضور نيروهاي پليس در مقابل مدارس، تشكيل پايگاه هاي بسيج دانش آموزشي در مدارس ابتدايي و هم اكنون هم اعزام 4 هزار مدرس تربيت سياسي در مدارس، خبرهاي جديدي است كه تنها با گذشت 1 ماه و نيم از آغاز سال تحصيلي از سوي مسئولين آموزش و پرورش اعلام مي‌شود», هدف از اين همه جاسوس و بپا گذاشتن براي حتي دانش آموزان را هم «.... آگاه ساختن دانش‌آموزان از فتنه‌هاي دشمن براي نابودي انقلاب اسلامي» و « راه درست مقابله با تهاجم فرهنگي كه يك خطر جدي براي دانش‌آموزان» است ذكر كرده, علاوه بر همه اينها اضافه مي كند كه «, تاكنون 2 هزار مدرس تربيت بدني كه با شاخص‌هاي اين معاونت همسو هستند» براي  مقابله با «تهاجم فرهنگي و جنگ نرمي كه آغاز شده است» نيز معرفي شده اند!.

- ايلنا به نقل از آخوند ذوالعلم باصطلاح دبير ستاد همکاري‌هاي حوزه‌هاي علميه و آموزش و پرورش نقل مي كند كه «.... در چندين استان کشور حوزه‌هاي علميه مديريت برخي مدارس را بر عهده گرفته‌اند.....»,  افزود: «حوزه‌هاي علميه به خصوص در تهران و قم در قالب مجوزي که از آموزش و پرورش گرفته‌اند به مديريت مدارس مي‌پردازند و در مجموع مديريت و عملکرد موفقي داشته‌اند».

ايلنا در انتها علت اجراي اين واگذاري را «....در راستاي تربيت فرهنگي و اخلاقي و حتي سياسي دانش آموزان- حتي در مقاطع پايين تحصيلي-!! » و «... نشان از نارضايتي عميق دولت و مراکز حکومتي از فضاي فرهنگي مدارس ....» ذكر مي كند.

- حيدر مصلحي وزير اطلاعات پاسدار نشانان نيز در گفتگويي خبر از « تربيت افسران ارشد اينترنتي»  «براي مقابله با تهاجم دشمنان در عرصه مجازي» مي دهد.

-مقامات ريز و درشت نيروي انتظامي نيز  از مهمترين چالشهاي پيش روي نيروي انتظامي,  در ده سال آينده از "ناتوي فرهنگي" ! نام مي برند.

- مسعود جزايري معاون فرهنگي ستاد کل نيروهاي مسلح، و رئيس ستاد تبليغات دفاعي نظام, نيز از «.....راه اندازي دو ستاد "مرکزي" و "عالي" بر عليه آنچه که "عمليات رواني دشمن" خواند....»,  خبر داد.

آغاز اين داستان هم همانا همايشي بنام« عمليات رواني و رسانه» بود كه در تاريخ ١٩ مهرماه در تهران در سالن همايش هاي صدا و سيما با شركت پاسدار احمدي نژاد تشكيل شد و در آن

 "برخورد با سران فتنه جنگ نرم" بدعت گذاري گرديد.

واقعيت اين است كه  اين اقدامات بازدارنده, هر چند در نوع خود بي نظيرند, اما براي  رژيمي بحران زده كه مرگ خود را به زودي در تقدير مي بيند,   خارج از انتظار نيست!

آري,  رژيم درمانده كه در اثر گيجي ناشي از ضربات كوبنده اي كه از جانب مردم بپاخاسته ميهن و جوانان و زنان غيور و مصمم و جان بركف, در صحنه حقيقي و واقعي خيابانهاي تهران و سراسر ايران, به هذيان گويي افتاده, حال به سراغ جنگ با دشمنان موهوم در صحنه هاي «مجازي» رفته است!

- منشا همه اين هذيان گويي ها هم چيزي نيست الا وحشت بي پايان يك رژيم پا به گور است كه به هذيان گويي هاي  قبل از موت افتاده است.

دليل اصلي را  اما دبير كل خوابنما شده  باصطلاح اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان بهتر بيان كرده, اين مزدور بنام عليرضا آراني نژاد كه انگار با چشم بسته غيب مي گويد در گفتگويي با خبرگزاري فارس,  اظهار مي دارد «.......جريان افراطي حاكم بر دانشگاه‌ها در 2 مقطع روز قدس و 13 آبان برنامه‌ريزي‌هايي را براي ايجاد تشنج در فضاي دانشگاه‌هاي كشور انجام داده بودند، ..... مطمئنا اين جريان افراطي برنامه‌هايي را نيز براي 16 آذر و روزهاي مهم تاريخي آينده نيز دارد.».

آري دليل اين هذيان گويي ها چيزي نيست الا اراده  مردمي كه با جلوداري جوانان ميهن پرست خود سرنگوني اين رژيم ضد بشري را اراده كرده اند و ذره اي از اين خواست مشروع خويش كوتاه نخواهند آمد و اين بار مصمم تر در فراز 16 آذر به ميدان نه جنگ نرم كه سخت ترين و جانانه ترين مقاومت ها و ايستادگي ها و دفاع از شرف و ناموس ملي و ميهني خويش به صحنه خواهند آمد.  

                                                                             دليران بي باك و بيم ايرانزمين-13آذر88