۱۳۸۸ آذر ۱۲, پنجشنبه

احمدي احمدي حمايتت ميكنيم- به باغ وحش سده هدايتت ميكنيم

يك هموطن از اصفهان : آنقدر جمعيت كم بوده كه مايه خجالت برايشان بوده است. درخيابانهاي  اطراف ميداني كه عنتري ميخواسته برود پر از ايستگاههاي صلواتي بوده كه به مردم خوراگي و شربت و شيريني مي داده اند كه مردم استقبال كنند ولي باز هم هيچكس جز ايادي خودشان نبوده اند.

همچنين يك سري از بچه هاي مدرسه را با زور و اجبار برده بودند و يك سري هم از سربازها را براي شلوغ كردن مستقبلين به محل آورده بودند, با اين همه  استقبال در حقيقت صفر بوده است.

رژيم از ترسش خيلي اقدامات امنيتي در شهر انجام داده بودند ولي آبرويشان رفته است.

اصفهان يك منطقه اي بنام «سده» دارد, در آنجا يك باغ وحش است كه محوطه بزرگي است. در همين رابطه پسر بچه هاي دبيرستاني شعار مي داده اند كه:

احمدي احمدي حمايتت ميكنيم- به باغ وحش سده هدايتت ميكنيم

خلاصه حسابي وي را سكه يك پول و مسخره كرده بودند. مثلا روي ديوارها بعضا نوشته بودند كه :

توجه توجه

ميمون آدم نما به اصفهان آمده!

- دوستم مي گفت اين جا و آنجا يك شعارهايي خوانده و يا درست مي كنند كه آدم از خنده مي ميرد . بچه ها هم زود ياد گرفته و تكرار مي كنند. او ميگفته كه رژيم از درون دارد از هم مي پاشد.