۱۳۸۸ آذر ۲۲, یکشنبه

مشاهدات يك هموطن دانشجو از روز 16 آذر

روز 16 آذر منكه از شهرستان به تهران براي تظاهرات رفته بودم با پسرخاله ام در ميدان آزادي بوديم و وقتي ديديم كه چند صد نفر شروع به شعار دادن كردند ماهم شروع كرديم . كمي بعد درگيري شروع شد و مزدوران به طرز وحشيانه اي همه را ميزدند . يك سري نيروي غول پيكر كه فارسي هم بلد نبودند در بين آنها بودند . وقتي دوربين پسرخاله ام را مزدوران گرفتند من و پسرخاله ام بشدت به مزدوران مربوطه براي پس گرفتن دوربين تهاجم كرديم چون نميخواستيم دوربين را از دست بدهيم در همين حين بود كه جمعيت هم ريختند سر اين بسيجيها و ما دوربين را گرفته و در رفتيم بعد مجددا تعدادي بسيجي ما را تعقيب كردند كه نفهميديم مردم چطوري از خانه ها بيرون آمده و مارا فراري دادند .