۱۳۸۸ دی ۷, دوشنبه

قيام عاشوراي تهران 6 دي ، به نقل از يك هموطن

 

- روزعاشورا ان روز بزرگ جمعيت حدود يك ميليون بود و آنها لشكر يزيد  تا توانستد كتك زدند , باور كن عاشورا واقعي و كربلا بود.

 - تا چشم كار ميكرد مجروح از طرف سر بود. من در كنار اجساد يكي از شهدا بودم كه آنها گاز فلفل و اشك آور زدند و جسد را بردند.

-  من تا يكساعت به زور نفس مي كشيدم و چشمانم اصلا باز نمي شد  و به كمك مردمي كه در منازلشان به روي مردم مبارز باز بود, با استراحت يك ساعته توانستم باز تا ساعت 6 عصر به صحنه برگردم. الان نيز بابت آن گاز فلفل سرم درد مي كند و سرفه هايي وحشتناك دارم و صدام در نمي آيد.

- باور كن 9 ساعت فقط دويدم.  اما شام غريبان وحشتناك بود همه جا بخصوص فردوسي و وليعصر توسط مزدوران رژيم قرق شده بود , باور كن درست مثل آن چه در تاريخ عاشورا خوانده بودم ، بود  .

-  ساعت 12 تا يك شب آن يزيديان با قمه, دشنه , زنجير و ,,,,,در خيابانها عربده مي كشيدند, حتي به صف توزيع نذورات و غذا حمله مي كردند,  باور كن چه فحش هايي كه لايق خودشون بود به مردم مي دادند, از شدت رذالتهايي كه مي ديدم سرم گيج مي خورد و باورم نمي شد!

- آمار مجروحين بسيار بسيار بالاست, و همچنين دستگيري ها! به ياد عزيزان در اينجا باشيد,  به مردم دنيا بگوييد به  مردم مظلوم در عاشوراي حسيني چه گذشت!